کهکشان بی رنگ
 
 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 7:36 ::  نويسنده : رحمانی

تنها تغییراتی که به صورت کاملا منظم برای انسان های نخستین رخ می داد، حرکت های اشیاء در آسمان بود. مشخص ترین شکل این تغییرات روشنایی و تاریکی متناوبی بود که با طلوع و غروب خورشید روی می داد. هر یک از این چرخه های خورشیدی یک روز نامیده می شود. تغییر منظم دیگری در آسمان شکل می گرفت، تغییر در شکل ظاهری ماه بود. هر چرخه از تغییر شکل ظاهری ماه در حدود ۲۹/۵ روز یا یک ماه طول می کشد. چرخه فصول، واحد زمانی طولانی تری را به افراد می دهد. هیچ تغییر قانونمندی در آسمان که هفت روز به طول انجامد و معرف یک هفته کامل باشد، وجود ندارد. هفته ۷ روزه از سبت (روز استراحت) یهودیانی نشأت گرفته که روز شنبه را در هر هفتمین روز گرامی می دارند.

تقسیم یک روز به ۲۴ ساعت، یک ساعت به ۶۰ دقیقه و یک دقیقه به ۶۰ ثانیه نیز احتمالا از بابلی های باستان گرفته شده است.



شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 7:34 ::  نويسنده : رحمانی

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.
هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.
وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.
هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.
هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه.
حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟



به گزارش آپام، به نوشته ی تاکسل: برس های رنگزنی، غلطک های رنگزنی، و ابزار دیگر مورد نیاز برای نقاشی ساختمانی توسط CuldeSac طراحی شده اند.

نمونه های کامل تر این قلم های رنگزنی توسط شرکت ولنتاین ساخته شده اند.

برای دیدن بقیه عکس های زیبا به ادامه مطلب بروید.



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:درنای طلایی, :: 8:46 ::  نويسنده : رحمانی

به عنوان مربی اوریگامی (کاردستی ژاپنی با کاغذ) در موسسه ای در شهر میلواکی ایالت ویسکانسین، از آرت بیودری خواستند در نمایشگاهی در یکی از بازارهای بزرگ میلواکی، غرفه مدرسه را اداره کند.

او تصمیم گرفت چند کاغذ تا شده برای درست کردن درنا همراه خود ببرد تا آن ها را به کسانی که در مقابل غرفه او می ایستند، بدهد.

پیش از شروع نمایشگاه، اتفاق عجیبی افتاد. ندایی در درونش به او گفت که کاغذ طلایی پیدا کند و درنایی با آن بسازد. آن صدا به قدری مصر بود که آرت در میان کاغذهایش به جستجو پرداخت و آن کاغذ را پیدا کرد. از خود پرسید: «چرا من این کار را می کنم؟»

آرت هرگز با کاغذ طلایی کار نکرده بود. کاغذهای براق به آسانی کاغذهای رنگی تا نمی شد، ولی آن صدای درونی دائم تکرار می شد. آرت سعی کرد صدا را نادیده بگیرد. غرولندکنان گفت: «چرا کاغذ طلایی؟ کار کردن با کاغذهای دیگر خیلی آسان تر است.»

صدا مصرانه گفت: «این کار را بکن. تو آن را باید به شخص ویژه ای بدهی!»

آرت با بدخلقی از صدا پرسید: «کدام شخص ویژه؟»

صدا گفت: «خودت می فهمی.»

آن شب آرت کاغذ طلایی را با دقت تا کرد و از آن درنایی زیبا و آماده پرواز ساخت. او پرنده زیبا را همراه ۲۰۰ درنای کاغذی رنگارنگ دیگر که در طی چند هفته ی اخیر درست کرده بود، بسته بندی کرد.

روز بعد در بازار مردم دسته دسته جلوی غرفه آرت جمع می شدند تا درباره ی اوریگامی سؤال کنند. او این هنر را نمایش می داد. کاغذها را تا می کرد، باز می کرد و از آن ها چیزهای جالبی می ساخت. او با دقت جزئیات درست کردن را توضیح می داد.

خانمی مقابل آرت ایستاده بود. آن «شخص ویژه». آرت قبلا او را ندیده بود. او ساکت به آرت نگاه می کرد که با دقت تمام کاغذی صورتی را به شکل درنایی بالدار در می آورد.

آرت به صورت او نگاه کرد. بی اختیار دستهایش پایین رفت و از جعبه ی بزرگی که درناهای رنگی در آن بود، درنای طلایی را که شب قبل درست کرده بود، برداشت و به خانم داد.

آرت گفت: «نمی دانم چرا، ولی صدایی در درونم به من می گوید که باید این درنا را به شما بدهم. این درنا سمبل صلح است.»

آن خانم حرفی نزد. فقط دستهای کوچکش را دور آن پرنده حلقه زد. گویی پرنده زنده است. وقتی آرت به چهره ی او نگاه کرد، دید چشمانش لبریز از اشک شده است.

سرانجام آن خانم نفس عمیقی کشید و گفت: «شوهرم سه هفته ی قبل مرد. امروز اولین روزی است که از خانه بیرون آمده ام.»

بعد در حالی که درنا را به آرامی تاب می داد، با دست دیگرش اشکهایش را پاک کرد. با صدای آهسته ای گفت: «امروز سالگرد ازدواج ماست. برای این هدیه متشکرم. می دانم شوهرم در صلح و صفاست، این طور نیست؟ صدایی که شما شنیدید، صدای خدا بود و این درنای زیبا هدیه ای از طرف اوست. این جالب ترین هدیه سالگرد ازدواجم است. از اینکه به ندای قلب تان گوش دادید، متشکرم.»

به این ترتیب آرت آموخت که به ندای درونی اش که به او می گوید کاری انجام دهد، به دقت گوش جان بسپارد، حتی اگر در آن زمان علت آن را درک نکند.

 پاتریشیا لورنس




چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 9:17 ::  نويسنده : رحمانی

پاسخ به نظر عادل جان.

دوستان عزیز عادل جان در قسمت نظرات یه سایت رو معرفی کرده بودن و از من خواسته بود که این سایت رو

به نمایش همگان بزارم و به بازدید کنندگان اطلاع بدم.بعد گفته بود که توسط این سایت تونسته همکلاسی های 9 سال قبلش رو پیدا کنه.

اینم لینک سایت: hamkelasiha.com/

 



چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:برای عشق یک بچه, :: 9:0 ::  نويسنده : رحمانی

مایک ام نوزده ساله یک فورد موستنگ 67 داشت. پیش از آنکه آن را بخرد، هفت سال در مزرعه ای در کلورادو بدون استفاده رها شده بود. مایک آن را تعمیر کرد و به رنگ زرد روشن رنگش کرد. مایک دانش آموزی با استعداد، جوانی شاد و آینده ای به روشنی اتومبیلش در انتظار او بود.دوستانش او را «مایک موستنگی» می نامیدند.

در نامه اش نوشته بود: «کاش یاد گرفته بودم متنفر باشم. پدر و مادر عزیزم، خودتان را سرزنش نکنید، من شما را دوست درام. یادتان باشد که من همیشه کنارتان خواهم بود.» زیر آن امضا کرده بود: «با عشق مایک، ساعت 11:45 دقیقه.»

شور و شوق تابستان مایک، با پذیرفته نشدن در دانشگاه خاتمه یافت. در هشتم سپتامبر او تمام آشنایانش را متعجب کرد، او که روی صندلی جلوی اتومبیل موستنگ خود نشسته بود، با شلیک گلوله خود را کشت.

در ساعت 11:52 دقیقه، یعنی هفت دقیقه بعد، والدینش دار و دیل، و برادرش، ویکتور، در محل پارکینگ خانه شان پشت موستنگ زرد ایستادند.

ظهر روز بعد، جوانانی با پیراهنهایی که روی آنها کلمات: «به یاد مایک ام» نوشته بود، به خانه ام آمدند.

 

برای خواندن ادامه این داستان زیبا به ادامه مطلب بروید.



ادامه مطلب ...


سه شنبه 27 دی 1390برچسب:داستان امروز , :: 14:25 ::  نويسنده : رحمانی

آلمی رز

دو ماه به کریسمس مانده بود که آلمی رز نه ساله، به من و پدرش گفت که یک دوچرخه نو می خواهد. دوچرخه کهنه اش خیلی بچه گانه بود و یک لاستیک نو لازم داشت.

هر چه به کریسمس نزدیک تر می شدیم، به نظر می رسید که اشتیاق او برای داشتن دوچرخه ی نو کاهش می یابد، یا ما این طور فکر می کردیم. چون دیگر اشاره ای به دوچرخه نمی کرد.

ما عروسکهای جدید، خانه ی عروسکی و کتابهای کودکانه نو برایش خریدیم. اما در نهایت بهت و تعجب ما، دخترمان آلمی رز در ماه دسامبر به ما گفت که دوچرخه تنها چیزی است که می خواهد.

نمی دانستیم چه باید بکنیم. شام کریسمس را تدارک ببینیم،سایر هدایا را بخریم یا با صرف وقت مجدد، دوچرخه نویی برای دخترمان تهیه کنیم. ساعت 9 شب بود و ما تازه از مهمانی برگشته بودیم و هنوز هدایای بچه ها، والدین، خواهرها، برادرها و دوستانمان را بسته بندی نکرده بودیم. آلمی رز و برادر شش ساله اش در رختخواب شان خوابیده بودند و ما فقط به دوچرخه فکر می کردیم و خود را از جمله والدینی می دانستیم که فرزندشان را ناامید کرده اند.

ناگهان شوهرم، ران، فکر جالبی به ذهنش رسید: «چطور است با سفال دوچرخه ای درست کنیم و روی آن بنویسیم که او می تواند بین دوچرخه سفالی و دوچرخه واقعی، یکی را انتخاب کند.» فرض را بر این گذاشتیم که چون کار دست ما با ارزش است و او دختر بزرگی است، خودش به دلخواه می تواند یکی را انتخاب کند. بنابراین همسرم، ران، پنج ساعت با جدیت کار کرد تا دوچرخه ای کوچکتر از دوچرخه ی واقعی درست کند.

سه ساعت بعد، صبح روز کریسمس، دخترم آلمی رز که خواست بسته دوچرخه سفید و قرمز و یادداشت روی آن را باز کند، آرام و قرار نداشتیم. بالاخره بسته را باز کرد و گفت: «منظورتان این است که من این دوچرخه را که پدرم برایم درست کرده با دوچرخه واقعی عوض کنم؟»

گفتم: «بله.»

آلمی رز که اشک در چشمهایش جمع شده بود، پاسخ داد: «من هرگز نمی توانم این دوچرخه سفالی زیبا را که پدر با دست خودش برایم ساخته، با دوچرخه واقعی عوض کنم. این دوچرخه سفالی را به دوچرخه واقعی ترجیح می دهم.»

در آن لحظه دل مان می خواست زمین و آسمان را به هم بریزیم تا تمام دوچرخه های روی زمین را برای او بخریم.

مایکل لارنس

برگرفته از کتاب 80 داستان برای عشق به زندگی _ انتشارات: عقیل



سه شنبه 27 دی 1390برچسب:خواص درخت چریش, :: 14:19 ::  نويسنده : رحمانی

چریش، درختی همیشه سبز است که ۱۵ تا ۲۰ متر رشد می کند. به نوشته ی «هلث مد» برگ، گل، میوه، ریشه و پوست این درخت خواص فراوانی دارد که عبارتند از:

 

*روغن آن باعث شادابی و براقی موها می شود. با خشکی مو مقابله کرده و مانع سفیدی زودهنگام و ریزش مو می شود.

 

*روغن این گیاه از شکنندگی ناخن ها پیشگیری می کند.

 

*مصرف دم کرده آن تقویت کننده سیستم ایمنی بدن است.

 

*چریش خاصیت سم زدایی دارد و برای حفظ سلامت گردش خون، سیستم گوارشی، تنفسی و ادراری مفید است.

 

*استفاده موضعی عصاره و روغن آن اگزمای پوست را برطرف می کند.

 

*در قسمت های فقیرنشین هند و آسیای جنوب شرقی که دسترسی به مراکز بهداشت دهان و دندان محدود است، ساکنان با برگ و شاخه های آن گیاه مسواک می زنند تا دچار بیماری لثه ای و دندان و عفونت نشوند.

 

*برای درمان دیابت مورد استفاده قرار می گیرد.

 

*التهاب ایجاد شده بر اثر آرتریت را کاهش می دهد.

 

*فشارخون بالا را درمان می کند.*غرغره کردن با دم کرده این گیاه گلودرد را برطرف می کند.

 

*استفاده روزانه از روغن آن، برای درمان سینوزیت موثر است.

*جویدن منظم ۲تا۳ برگ چریش، برای تصفیه کردن خون و درمان اسیدیته بالا مفید است.



شنبه 24 دی 1390برچسب:, :: 10:46 ::  نويسنده : رحمانی

برای دیدن بقیه تصاویر به ادامه مطلب بروید.



ادامه مطلب ...


شنبه 24 دی 1390برچسب:, :: 10:44 ::  نويسنده : رحمانی

مواد غذایی‌ که در این مقاله معرفی می‌ شوند باعث کنترل قند خون شده و به شما احساس سیری طولانی مدتی می‌دهد. برای همین جلوی اشتها را گرفته و به لاغری و زیبایی اندام شما کمک می‌کند.

کلم قرمز

در طول قرن‌ها مردم و به ویژه کشاورزان از کلم به عنوان یک ماده غذایی اصلی و مفید استفاده کرده‌اند. اما امروزه سبزیجات متنوع دیگر جای کلم را گرفته‌اند. باید بدانید کلم کم کالری (هر نصف فنجان حاوی ۱۶ کالری) و سرشار از فیبر است. برای همین یک ماده غذایی لاغر کننده‌ی جادویی به شمار می‌رود. کلم و به ویژه کلم قرمز سرشار از ویتامین C است و از خطر ابتلا به بیماری دیابت پیشگیری می‌کند. این کلم سرشار از رنگدانه‌ی آنتوسیانین است که به نظر می‌رسد باعث تحریک ترشح انسولین می‌شود.

میزان مصرف: روزانه نصف فنجان کلم پخته یا یک فنجان کلم خام.

سیب

سیب سرشار از فیبرهای حلال است و می‌تواند میزان قند خونتان را ثابت نگه دارد. یک عدد سیب متوسط حاوی ۴ گرم فیبر به ویژه پکتین است که می‌تواند میزان کلسترول را کاهش دهد.

برای افرادی که می‌خواهد شکمی تخت داشته باشند توصیه می‌شود که روزانه ۳ عدد سیب میل کنند. نتایج پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد مصرف سیب نه تنها باعث کاهش وزن در زنان می‌شود بلکه میزان گلیسمی خون آن‌ها را نیز کاهش می‌دهد. توصیه می‌کنیم سیب را پوست میل کنید.

میزان مصرف: روزانه یک عدد سیب میل کنید. سیب حاوی ۸۰ کالری است و یک عصرانه‌ی ایده آل محسوب می‌شود.

دارچین

محققان به این نتیجه رسیده‌اند که دارچین باعث کاهش گلیسمی خون می‌شود. در واقع بعضی از ترکیبات طبیعی موجود در این ادویه‌ی معطر مانند انسولین عمل می‌کند و باعث می‌شود سلول‌ها گلوکز را جذب کرده و از آن به عنوان منبع انرژی استفاده کند و گلیسمی خون را کاهش دهد.

مصرف روزانه یک چهارم یا نصف یک قاشق چای‌خوری کافی است تا میزان قند خون به میزان ۱۸ تا ۲۰ درصد کاهش یابد. این ادویه همچنین میزان کلسترول بد LDL بیماران دیابتی را به میزان ۷ تا ۲۷ درصد کاهش می‌دهد.

میزان مصرف: روزانه نصف قاشق چای‌خوری دارچین مصرف کنید. این میزان برای بهره‌مندی از خواص آن کافی است. اما اگر شما از طرفداران این ادویه‌ی معطر هستید می‌تواند تا یک یا دو قاشق چای‌خوری در روز نیز مصرف کنید.

توجه داشته باشید که در مصرف دارچین نیز دچار افراط نشوید زیرا در صورت زیاده‌روی ترکیبات موجود در آن باعث مسمومیت می‌شود.

تخم مرغ

اگر یک ماده‌ی غذایی وجود داشته باشد که به اصطلاح سابقه‌اش خراب باشد همین تخم مرغ بخت برگشته است. تخم مرغ یکی از منابع پروتئین است. این ماده‌ی غذایی همچنین سرشار از اسیدهای آمینه است. از آنجایی که تخم مرغ از پروتئین و چربی تشکیل شده است کمترین تأثیر را روی گلیسمی خون می‌گذارد و برای همین بهترین گزینه برای صبحانه است. چون باعث ایجاد احساس سیری شده و اشتها را کاهش می‌دهد.

محققان مشاهده کرده‌اند زنانی که برای صبحانه دو عدد تخم مرغ و نان کامل می‌خورند در طول روز کمتر احساس گرسنگی کرده و کالری‌های کمتری دریافت می‌کنند.

میزان مصرف: یک عدد تخم مرغ کافی است. یک عدد تخم مرغ بزرگ حاوی حدوداً ۷۵ کالری و ۵ گرم چربی است که کمتر از ۲ گرم آن چربی اشباع شده است. شما می‌توانید برای صبحانه املت (تهیه شده با دو عدد تخم مرغ) و یک برش نان کامل (سبوس دار) میل کنید.

دانه های روغنی

تخمه‌ی کدو، تخمه‌ی آفتابگردان، بادام، گردو، کنجد و غیره جزو مواد غذایی فوق‌العاده محسوب می‌شوند. این مواد غذایی سرشار از پروتئین، چربی‌های مفید و فیبر هستند که به تدریج باعث تثبیت گلیسمی و کنترل اشتها می‌شود.

با وجود اینکه این دانه های روغنی سرشار از چربی‌اند (۱۲ تا ۱۴ گرم در ۳۰ گرم) باید بدانید این چربی‌ها چربی‌های اشباع نشده ی مونو و چربی‌های اشباع نشده ی پُلی‌اند که برای قلب مفید است. علاوه بر این در هر ۳۰ گرم از این دانه های روغنی ۴ تا ۹ گرم پروتئین وجود دارند. در نهایت باید بگوییم این مواد غذایی حاوی استرول است که با کلسترول بالا مقابله می‌کند. محققان با بررسی ۲۷ میوه و دانه روغنی مختلف دریافتند که دانه های کنجد حاوی بیشترین میزان استرول است.

میزان مصرف: یک یا دو قاشق غذاخوری از این دانه های روغنی کافی است. توجه داشته باشید دانه های روغنی پرکالری است پس در مصرف آن‌ها زیاده‌روی نکنید. می‌توانید برای عصرانه یک مشت تخمه‌ی کدو یا تخمه‌ی آفتاب گردان میل کنید.

سرکه

بسیاری از فواید این چاشنی هنوز برای مردم ناشناخته است. افزودن سرکه به غذاها، ۱۹ تا ۵۵ درصد گلیسمی موجود در این غذاها را کاهش می‌دهد. اسید موجود در سرکه نمی‌گذارد گلوسیدهای غذا به قند خون تبدیل شود.

نتیجه‌ی پژوهش‌ها نشان داده است که سرکه می‌تواند احساس سیری را افزایش دهد و برای همین همیار لاغری بسیار خوبی محسوب می‌شود. خوش طعم بوده و عملاً کالری ندارد.

در خصوص سرکه بالزمیک مراقب باشید زیرا به اکثر این محصولات صنعتی قند اضافه می‌کنند.

میزان مصرف: ۱ تا ۲ قاشق چای‌خوری. توجه داشته باشید در مصرف سرکه نیز دچار افراط نشوید.



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کهکشاه بی رنگ و آدرس zxa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







javahermarket